خلاصه: هر کسبوکاری یک شخصیت و DNA منحصربهفرد دارد. برای فهمیدنش، باید کهنالگوی حاکم بر آن را بشناسی. اینجا یک دستهبندی غیررسمی اما بسیار کاربردی از تیپهای مختلف کسبوکارها بر اساس مدل مدیریت، فرهنگ و هدف ارائه میشود.
۱. دستهبندی کلان (بر اساس کهنالگوی رهبری)
۱. ۱. Haji-Oriented (حاجیمحور)
-
توضیح: سلطنت مطلقه. پادشاه (حاجی) همهکاره است. تصمیمها بر اساس شهود، تجربهٔ شخصی و گاهی خوابی که دیدهاند گرفته میشود.
-
شعار داخلی: «بذار من بپرسم حاجی چی میگه.»
-
مشخصات: تمرکز قدرت شدید، مقاومت در برابر تغییر، وفاداری شخصی مهمتر از شایستگی.
-
معمول در: کسبوکارهای خانوادگی سنتی، پیمانکاریها، بازرگانیهای قدیمی، برخی تولیدیها.
۱. ۲. Hipster-Driven (هیپسترمحور)
-
توضیح: پادشاهی بر پایهٔ «جذاب به نظر رسیدن». تمرکز اصلی روی بَrand، ظاهر محصول، و بهروز بودن به قیمت همه چیز است.
-
شعار داخلی: «این قلمو توی فتوشاپ یه ذره اکشنش زیاده، مطمئنی؟»
-
مشخصات: اهمیت فوقالعاده به دیزاین، استفاده از buzzwordها (مثلاً «سینرجی»، «دیسروپت»)، محصول ممکن است کمی از کسبوکار عقبتر باشد.
-
معمول در: اسپرتاستارتاپها، برندهای لباس نوپا، کافههای اینستاگرامی، آژانسهای خلاقیت.
۱. ۳. MBA-Theater (تئاتر MBA)
-
توضیح: سلطنتی که همه خود را مشغول به کار نشان میدهند. ظاهر بسیار حرفهای و بینالمللی، اما درونمایه اغلب آشفته است.
-
شعار داخلی: «لطفاً برای هماهنگی یک جلسهٔ ۱۵ دقیقهای (که نهایتاً ۲ ساعت طول میکشد) در تقویم من وقت رزرو کن.»
-
مشخصات: جلسات بیپایان، ارائههای پاورپوینت بسیار شیک، ماتریسهای پیچیده، KPIهایی که لزوماً به پیشرفت واقعی ربطی ندارند.
-
معمول در: شرکتهای بزرگ ایرانی با aspirations بینالمللی، برخی استارتاپهای با سرمایه زیاد.
۱. ۴. The Hive-Mind (ذهن جمعی)
-
توضیح: جمهوری بیرهبر. همه نظر میدهند، همه تصمیمگیرند، و هیچکس مسئولیت شکست را نمیپذیرد.
-
شعار داخلی: «بیاید یک نظرسنجی بذاریم که ناهار چی بخوریم.»
-
مشخصات: تصمیمگیری کند، کثرتگرایی مفرط، عدم وجود یک Vision مشخص.
-
معمول در: برخی تعاونیها، تیمهای دانشگاهی که استارتاپ میزنند، سازمانهای مردمنهاد جوان.
۲. دستهبندی بر اساس مدل عملیاتی (Operation)
۲. ۱. Always on Fire (همیشه در آتش)
-
توضیح: حالت Crisis Management دائمی. همیشه یک مشکل فوری برای حل کردن وجود دارد.
-
شعار داخلی: «الان کار مهمتری پیش اومده!»
-
مشخصات: برنامهریزی بیمعنی است، استرس همیشگی، کارکنان در آستانهٔ فرسودگی شغلی.
-
معمول در: استارتاپهای در حال تقلا، آژانسهای دیجیتال مارکتینگ، پشتیبانی برخی سرویسها.
۲. ۲. The Ghost Ship (کشتی اشباح)
-
توضیح: کشتی که خودبهخود در حال حرکت است، اما کسی پشت سکان نیست. همه کارهای روزمره را انجام میدهند اما هیچکس نمیداند چرا.
-
شعار داخلی: «همینطوری که قبلاً بود خوبه.»
-
مشخصات: فقدان نوآوری، رضایت به وضع موجود، سود کم اما پایدار.
-
معمول در: کسبوکارهای قدیمی با مشتریان ثابت (مثلاً یک چاپخانهٔ محله).
۲. ۳. The Well-Oiled Machine (ماشین روغنکاریشده)
-
توضیح: آرمانشهر مدیریت پروژه. همه چیز بر اساس فرآیند، اتوماسیون و بهرهوری پیش میرود.
-
شعار داخلی: «طبق پروسهٔ ۴-ب-ف پیش بریم.»
-
مشخصات: استفاده از ابزارهایی مانند Notion، Asana، Jira؛ جلسات منظم و کوتاه (Standup)؛ پیشبینیپذیری بالا.
-
معمول در: تیمهای فنی حرفهای، شرکتهای محصولمحور موفق، شعب برخی شرکتهای خارجی.
۳. دستهبندی بر اساس رابطه با تکنولوژی
۳. ۱. Digital by Default (دیجیتال مادرزاد)
-
توضیح: در خونشان است. وجودشان بدون تکنولوژی ممکن نیست.
-
مشخصات: محصولشان本身就是 تکنولوژی (اپ، SaaS، etc.).
-
معمول در: استارتاپهای تech، بازارهای آنلاین.
۳. ۲. Digital Wannabe (دیجیتال نما)
-
توضیح: یک کسبوکار سنتی که فکر میکند با گذاشتن یک اینستاگرام، دیجیتال شده است.
-
شعار داخلی: «حاجی گفته یه اینستا بزنیم براش.»
-
مشخصات: صفحهٔ اینستاگرام با عکسهای بیکیفیت، عدم استراتژی محتوا، انتظار معجزه از «فضای مجازی».
-
معمول در: اکثر کسبوکارهای حاجیمحور.
۳. ۳. Techno-Phobic (تکنوفوب)
-
توضیح: هرچه بیشتر شبیه به ۲۰ سال قبل باشد، بهتر است.
-
شعار داخلی: «کاغذ بلد نیست خیانت کنه.»
-
مشخصات: دفاتر حسابداری قطور، فکس، بیاعتمادی کامل به کلاد و نرمافزار.
-
معمول در: برخی دفترهای وکالت قدیمی، مطب پزشکان سالخورده.